شبی بیدار خواهم شد از این کابوس تکراری
غزل از رفتنت می خوانی و از عشق بیزاری

تو تندیس طلوع عشقی وماه شب تارم
میان دست های خود برایم عشق می کاری

تو می خندی ومن هر لحظه می میرم برای تو
دلم را می سپارم دست یک توفیق اجباری

بشو عیسای من بر مرده ام با بوسه جانی ده
لبت دنیای امید است و از امید سرشاری

ببین چشمم شده دریا ،بخشکان نیل غم ها را
تو در دست ونگاه خود برایم معجزه داری

شبم لبریز کابوس است،می ترسم نباشی تو
سکوت شب چه وحشت زاست تویی آیین عیاری

دلم لبریزعشق توست غزل در گِل فرو مانده
لبم با خنده می رقصد تو بر باغم که می باری

حدیث زلف پر تابت شده وحی مسلمانی
منم پیغمبری مبعوث،بیاافسون بیداری

بیا حوای من من آدمم بامن مدارا کن
بهشت من بدون توست فقط کابوس تکراری

محمدصدوقی

۱۳۹۷/۱۱/۳


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید پاوربانک ارزان فهرست عکاسی طبیعت مشاور شهر اصفهان من و روزام ... کنکور یو فروش لیبل بررسی مباحث حقوق خصوصی و تجارت بین الملل و معرفی آثار مربوطه اصفهان نيوز